نویسنده : غزل اسلامی
کشوری که از حیث اقتصادی توسعهیافته باشد و تمامی موانع اقتصادی و ایدئولوژیکی را برداشته و سودآوری را یک ننگ به حساب نیاورد بلکه یک آرمان و کمال به حساب بیاورد، توسعهیافته محسوب میشود. مخصوصاً کشورهای توسعهیافته برای دستیابی به آمال و آرزوهای اقتصادی و قدرت، توجه ویژهای به کارآفرینی، جایگاه کارآفرینان و آموزش نگاه کارآفرینانه در مدارس دارند. وجود چنین دیدگاهی و با توجه به نقش مهم استارتاپها یا کسبوکارهای نوپا در توسعه و پیشرفت اقتصاد کشورها، کارآفرینی جایگاه ویژه و متمایزی در دنیای مدرن پیدا کرده است. کارآفرینی با توجه به ایدههای جدید بستری مناسب برای رشد و شکوفایی اقتصاد را فراهم میکند. بسیاری از ایدههایی که در ظاهر بیاهمیت هستند، ممکن است در آینده به پروژههای بزرگ و موفقی تبدیل شوند. در واقع، توسعه صنعتی، رشد محلی و افزایش اشتغال، همه و همه به توسعه و رشد کارآفرینی وابسته است. در نتیجه، کارآفرینان افرادی هستند که بذر توسعه صنعتی را میپراکنند و اشتغال، افزایش درآمد، استانداردهای بهتر برای زندگی و رشد اقتصادی جامعه را برای مردم ایجاد میکنند. اما کسب و کارهای کارآفرینانه در همدان به تبعیت از شرایط حاکم بر کشور با چالشهای متعددی مواجه است که مانع توسعه اقتصادی شدهاند. در ادامه گفت و گوی رضا کیهانیحکمت، دکترای اقتصاد و کسب وکار درباره کارآفرینی و شرایط آن در استان را میخوانیم. موانع پیش روی کسب وکار و کارآفرینی را چه میدانید؟ به نظر میرسد یکی از تهدیدهایی که کسبوکارها را تحتالشعاع قرار داده، نبود قطعیتها (uncertainty) است. بهطور مشخص وضعیت تحریمها، تداوم تحریمها و تشدید آنها جزو متغیرهایی هستند که جزو نبود قطعیتها و نااطمینانیها قرار میگیرند. آخرین نبود قطعیتها ظهور تنشهای نظامی در منطقه است که در ابعاد ملی کسبوکارها را میتواند متأثر کند. موضوع دوم که پس از نبود قطعیتها بسیار مهم است، بحث فساد است. فساد اعتماد را کاهش و هزینهها را افزایش میدهد و روی سرمایه اجتماعی تأثیر منفی میگذارد، عملکردهای اقتصادی را کاهش میدهد و فعالیتهای کارآفرینانه را به سمت نامولد شدن میبرد. اگر فساد شدت بیشتری داشته باشد فعالیتهای کارآفرینانه را به سمت تخریب سوق میدهد و تخصیص منابع به شکل نامطلوب پیش میرود و آن بهبودی که در اقتصاد لازم است، شکل نمیگیرد. رکود و تورم موضوع دیگری است که بر اقتصاد تأثیر منفی میگذارد. تورم 50 درصدی بسیار مخرب فضای کسبوکار است. عامل دیگری که طبیعتاً تأثیرگذار است و شخصاً آن را در همدان بسیار تأثیرگذار بر کسبوکار میدانم موضوع آب است. برای تولید حتماً باید مقوله کمآبی لحاظ شود. 3محور اصلی (دانش، مهارت و نگرش) در فعالیت آموزشی کارآفرینان در استان را چگونه ارزیابی میکنید؟ موضوع کارآفرینی و کسبوکارها متأثر از خانواده است که رفتار پدر و مادر نسبت به کسبوکار و حتی قصههای کودکانه بسیار مؤثر در این زمینه هستند. در مدارس هم یکسری دروس هست که از لحاظ کار تیمی و بالابردن روحیه همکاری فوقالعاده حایز اهمیت هستند. اگر اهداف مجمع جهانی اقتصادی را بررسی کرده باشید 10 مهارت بهعنوان مهارتهای اساسی مطرح کرده که یکی از آن مهارتها روحیه همکاری و کار تیمی است. 3 درس در مدارس ابتدایی که باید بهطور ویژه قرار داده شود نقاشی، کاردستی و ورزش است. این دروس تفکرات کریتیکال، تفکر انتقادی و خلاقیت را پرورش میدهند. حدود 33 هوش هیجانی وجود دارد که بهطور طبیعی هر فردی 3 یا 4 مورد از آنها را در خود دارد که جامعه باید طوری برنامهریزی کند تا زمینه برای هویداشدن هوشهای هیجانی افراد مهیا شود. موضوع بعدی دانشگاههاست. نسل 3 و 4 به نام دانشگاههای کارآفرین در حال شکلگیری است. این دانشگاه عقبه بحث فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی است که اگر این بازو به درستی عمل نکند کارآفرینی ابتر خواهد ماند. نهادهای پشتیبان مانند رسانهها هم در این زمینه بهشدت میتوانند موضوع کارآفرینی را حمایت کنند.
محیط کسب وکار بنگاهها در استان را چگونه ارزیابی میکنید؟ بزرگترین مانعها در کشور، اقتصاد رانتی است. دولت مانعترین مانعهاست و تاکنون سیاستهای ضدکارآفرینی زیادی در کشور بوده است. اگر شما از مردم بپرسید که دوست دارید کارآفرین شوید یا کارمند اکثریت میگویند کارمند، چون عامل اصلی و فرهنگ قالب خود دولت است. موضوع بعدی قابل مطرح این است که کمترین عامل موفقیت، عملیات و راهبرد بنگاه است. این فضای بروکراسی حاکم زمان را قربانی میکند. در سطح بالاتر فضای کلان کشور است، وقتی نبود قطعیت، بیثباتی مستمر، تورم حدود 50درصدی و نرخ ارز در شرایط فعلی قرار دارند کارآفرینان نمیتوانند به اهداف خود برسند. ابتدا باید مسائل کلان را حل کنیم بعد مسائل سطح پایینتر و شرایط کسبوکار استانی و سپس عملیات و راهبرد بنگاهها را بررسی کنیم و اینکه امروز چه کسبوکاری میخواهیم راهاندازی کنیم که بازدهی بیش از 15 و 20 درصد داشته باشد که بتواند نرخ تورم را پوشش بدهد؟ در واقع اقتصاد کشور ضد تولید است. مضاف بر اینها با یک سری مشکلات استانی مواجه هستیم. فرهنگ سازمانی در استان سختیهایی دارد و زمان را تلف میکند و نکته بعدی همان کمآبی که در ابتدا اشاره کردم یکی دیگر از مشکلات داخل استان است. بنابراین با وجود اینکه فضای نرمافزاری مهیاست، اما فضای اقتصاد فضای هیجانزده است و سرگردانی زیادی دارد. بیثباتی مستمر برای کسبوکار کارآفرینانه خطرناک است و من چنین فضایی را یکی از دشمنان فضای کارآفرینی در کشور و استانی میدانم.
ما باید به سمت کارآفرینی سیاسی هم برویم؛ یعنی تغییر فضای فکری سیاستمداران در استان. یکی از مشکلات ما این است که یادگیری سیاستگذار تقریباً در حد صفر است و متأسفانه باید آشنایی، دانش و مهارت سیاستگذاران با مقولات تولید، کسبوکار و اشتغال بالا برود.یکی از گزارشهایی که به مجلس داده شده هزینه مبادله است که فقط 4 تا 5 نماینده به ادبیات آن آشنایی داشتند و این نشان میدهد که یادگیری سیاستگذار باید ارتقا پیدا کند.موضوع بعدی که میخواهم عنوان کنم درباره اقتصاد دانشبنیان است. صادرات باید به سمتی برود که رنکینگ بالایی داشته باشد که این را شاخصهای اقتصادی نشان میدهد بهطورقطع باید از نیروی انسانی کیفی در راستای صادرات استفاده کنیم. مشکل بعدی در استان این است که ورشکستهها به اداره مالیات اطلاع میدهند، اما این اطلاعات محرمانه هستند درصورتی که جامعه علمی و دانشگاهی باید بداند که کسبوکارهای کارآفرینانه در چند سال اول ورشکسته شدهاند که بتواند روی آن تحلیل و بررسی کند.
نکته بعدی میزان مشارکت زنان است. علیرغم اینکه تحصیلات زنان در حال ارتقا است، اما مشارکت اقتصادی و کارآفرینی آنها به همان میزان بالا نرفته است و این پاشنه آشیل ماست. نکته بعدی کارآفرینی اجتماعی است؛ پیشنهاد کارآفرینی اجتماعی روی اشتغال، فقر، محیطزیست و اقتصاد سبز تمرکز کند. کارآفرینی اجتماعی را خیلی میپسندم و به نظرم نفوذ و جایگاه اجتماعی خوبی خواهدداشت بنده موانع را برای کسبوکارها به 4 دسته تقسیم کردهام. 1-موانع نهادی: مشکلات مربوط به فرهنگی و اجتماعی است که در استان میزان ریسکگریزی بسیار بالاست. آیا زمینه آن محیطی یا اکتسابی است؟ 2-موانع قانونی: مانند بیمه و مالیات و... 3-موانع فرایندی: تعدادی از کارآفرینان باید اصلاح فرایند کنند به سمت هوشمندسازی بروند و بستر اینترنت و... را فراهم کنند و زیستهای زیستی را به مزیتهای رقابتی تبدیل کنند. زمانی که بتوانیم مزیتهای استان که آقای طاقتی عنوان کردند را ارتقا بدهیم میتوانیم آنها را به برند تبدیل کنیم. مزیتهای رقابتی از دل مزیتهای نسبی به وجود میآیند که به نظرم هوشمندسازی در این زمینه بسیار مهم است. 4-به نظرم مباحث انگیزشی مالی را بهطور جدی باید دنبال کنیم. یکی از مسائلی که امروز کارآفرینان را اذیت میکند مسائل مالی است که با میزان تورم و مشکلات مربوط به مواداولیه و... بیشتر شده و دولت هم در این زمینه باید تدابیری داشته باشد.